منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
به میپرستی از آن نقشِ خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقشِ خود پرستیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن
به پیرِ میکده گفتم که چیست راه نجات؟
بخواست جامِ می و گفت راز پوشیدن
ز خطّ یار بیاموز مِهر با رخِ خوب
که گرد عارضِ خوبان خوش است گردیدن
مرادِ دل ز تماشای باغِ عالم چیست؟
به دستِ مردمِ چشم از رخِ تو گل چیدن
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بیعملان واجب است نشنیدن
به رحمتِ سرِ زلفِ تو واثقم ورنه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن؟
مبوس جز لبِ معشوق و جامِ می حافظ
که دستِ زهدفروشان خطاست بوسیدن
موسیقی این قسمت:
سه تار احمد عبادی
آواز حسین قوامی و تار جلیل شهناز در سه گاه
آواز ایرج خواجه امیری در شور، همراه با ویولن احتمالاً ابوالحسن خان صبا
ویولن فریبا توکلی در شور
تار محمدرضا لطفی در شور
Hafez Artistry - هنر حافظ
حافظ بخونیم و از خوندنش لذت ببریم :)
لطفاً پیشنهادات و انتقادات و نکتههای خودتون رو توی توییتر و ایستاگرام بهمون بگین.
اگه دوس داشتین توی سایت «حامی باش» ازمون حمایت کنین.