زاهد خلوتنشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست
باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب
باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مغبچهای میگذشت راهزن دین و دل
در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت
چهرۀ خندان شمع آفت پروانه شد
گریۀ شام و سحر شکر که ضایع نگشت
قطرۀ باران ما گوهر یکدانه شد
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری
حلقۀ اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
Hafez Artistry - هنر حافظ
حافظ بخونیم و از خوندنش لذت ببریم :)
لطفاً پیشنهادات و انتقادات و نکتههای خودتون رو توی توییتر و ایستاگرام بهمون بگین.
اگه دوس داشتین توی سایت «حامی باش» ازمون حمایت کنین.